
دانشنامهٔ ایرانیکا در این باره مینویسد، کاملاً روشن بود که درخواست صلح، نه برای علی که برای اهل عراق بود که بیشتر سپاه علی را تشکیل میدادند تا از این رهگذر، با دستاویز قرار دادن تعصب مردم در اعتقادات مذهبی، علی را از هوادارانش جدا کند. فریب جنگی این کار برای علی روشن بود اما شمار اندکی از سربازان او میخواستند جنگ را ادامه دهند. اشعث بن قیس که قدرتمندترین رهبر قبیلهای کوفه بود، به قبول دعوت معاویه اصرار داشت. بر پایهٔ روایتها، وی به علی گفت که «اگر پیشنهاد صلح را نپذیری، یک نفر هم از قبیلهٔ من برای تو نخواهد جنگید». سرباز زدن تودهٔ سپاه علی از ادامه جنگ، عامل تعیینکنندهای در پذیرش حکمیت از سوی او بود. بیشتر قاریان هم میخواستند صلح کنند. علی جنگ را متوقف کرد و اشعث را فرستاد تا از هدف معاویه آگاه شود. معاویه پیشنهاد کرد که هر دو طرف، داوری را برگزینند تا با هم به تصمیمی بر پایهٔ قرآن برسند و این تصمیم برای هر دو بیدرنگ اجرا شود. در حالی که در میان سربازان علی بسیاری پذیرفتند که نتیجهٔ جنگ به حکمیت کشیده شود، برخی به این موضوع اعتراض کردند. این گروه بر این باور پابرجا بودند که علی با پذیرش داوری انسانها در میان خودشان، در حالی که داوری از آن خداست، حق خود در فرمانروایی را از دست دادهاست. مادلونگ چنین میاندیشند که معاویه با این کار برای خود زمان خرید. در نتیجهٔ این حرکت معاویه، سربازان علی در برابر او برخاستند و علی مجبور شد تا با سربازان خودش هم پیکار کند. او ناچار بود هنگامی که در برابر بزرگترین تهدید حکومت قرار داشت، با رفتارهای دیوانهکنندهٔ سربازان خودش ستیز کند. علاوه بر همهٔ اینها، آن نشست حکمیت که قرار بود میان دو سپاه صورت گیرد از آغاز به نظر نمیرسید که به سود علی تمام شود چرا که به اصرار مردم کوفه، ابوموسی اشعری از سوی سپاه علی به عنوان نماینده برگزیده شده بود، کسی که خود در گذشته با علی مخالفت کرده بود و از سوی دیگر معاویه، عمرو عاص را برگزیده بود. برخی معتقدند که این، ترفندی حسابشده از سوی معاویه بود. دانشنامهٔ ایرانیکا معتقد است که به نظر میرسد در این زمان، معاویه هیچگونه توجهی به مسائلی که قبلاً بر روی آنها پافشاری میکرد، نشان نمیداد؛ مسائلی از قبیل خونخواهی از عثمان یا بازگشت به شورا. اکثر سربازان علی به حکمیت راضی شده بودند و به دنبال حَکَمی بودند که باید با عمرو عاص نمایندهٔ شامیان روبرو میشد. این مهم که حکم، نمایندهٔ علی باشد یا نماینده عراقیها که عمدتاً کوفی بودند، شکاف بیشتری در سپاه علی به وجود آورد. اشعث بن قیس و قاریان، ابنعباس و مالک اشتر را که انتخاب علی بودند، رد کرده و بر ابوموسی اشعری اصرار داشتند که پیشتر مردم کوفه را از یاری علی باز داشته بود. ترجیح قاریان بر ابوموسی بود چرا که وی حامی خودمختاری استانها بود؛ حال آنکه اشعث بن قیس امید داشت که بتواند بلاتکلیفی بین علی و معاویه را طولانیتر کند تا از قدرتگرفتن علی جلوگیری کرده و نفوذ گذشتهٔ خویش را باز یابد. علی سرانجام به انتخاب ابوموسی رضایت داد. تهیهٔ پیشنویس توافق تنها زمانی میسر شد که علی پذیرفت از او با عنوان «امیرالمؤمنین» در متن قرارداد یاد نشود. معاویه به این معترض بود که اگر علی بهواقع خلیفه بود، معاویه هرگز به جنگش نمیرفت. بندهای اصلی توافقنامه به شرح زیر بودند: قرآن بین طرفین تصمیم خواهد گرفت. وظیفهٔ داوران است که به یک توافق لازمالاجرا برسند. داوران باید از قرآن راهنمایی بگیرند و اگر ممکن نبود باید به السنة العادلة الجامعه غیر المفرقه متوسل شوند.
بانک مقاله های فارسی طرفداران حسین آل حبیب
keywords : سایت حسین آل حبیب،نوشته های حسین آل حبیب،مقالات حسین آل حبیب